یک هفته باهم بودن
باسلام
یک هفته است که یک روز در میان خونه بودم و تازه بعد از مدتها فهمیدم دخترم چقدر بزرگ شده چقدر عاقل شده و چقدر همه چیز را می فهمد و درک می کند و دلم بیشتر می گیرد که چه حیف که دخترم سیزده ماهه شد و من هفت ماه از بزرگ شدنش را نفهمیدم ..
در این یک هفته چیزهای جدیدی در وجود نیکا دیده ام ... نگاه جستجوگرش را .. تلاش بی وقفه اش را برای کشف کردن دور و اطرافش ... میل تمام نشدنی اش به بازی ... ولع بی اندازه اش برای یادگیری ... علاقه فراوانش برای رسیدن به استقلال در خوردن ، پوشیدن ، راه رفتن و... دنیای انحصاری که مختص خودش است و بس و در آن دنیا غیر از شادی و هیجان هیچ غمی راه ندارد ...
و تازه می فهمم که دخترم چقدر بزرگ شده و من هم با او بزرگ شده ام و هر روز من هم با او آموخته ام چیزهای جدیدی را که تا به امروز در این سی سال زندگی ام نیاموخته بودم ..با او آموخته ام صبر و حوصله را ، پرظرفیت بودن را و خستگی نا پذیری را و از تو متشکرم آموزگار کوچک من ...
خدایا شکرت که نعمت داشتن فرزند را بر من ارزانی داشتی که فکر می کنم بزرگ ترین نعمت در حق هر انسانی است برای شناختن بیشتر دنیای خویش و تفکر بیشتر در قدرت بی اندازه ات ..